Back Home

اشعار محمل

اشعار حضرت ابوالفضل العباس (ع)


ای حرمت قبله ی حاجات ما
یاد تو تسبیح و مناجات ما

تاج شهیدان همه عالمی
دست علی ماه بنی هاشمی

ماه کجا، روی دل آرای تو؟
سرو کجا، قامت رعنای تو؟

همقدم قافله سالار عشق
ساقی عشاق و علمدار عشق

سرور و سالار سپاه حسین
داده سر و دست به راه حسین

عم امام و اخ و ابن امام
حضرت عباس علیه السلام

ای علم کفر نگون ساخته
پرچم اسلام بر افراخته

مکتب تو مکتب عشق و وفاست
درس الفبای تو عشق و صفاست

مکتب جانبازی و سربازی است
بی سری، آن گاه سر افرازی است

شمع شده، آب شده، سوخته
روح ادب را ادب آموخته

آب فرات از ادب توست مات
موج زند اشک به چشم فرات

یاد حسین و لب عطشان او
وآن لب خشکیده ی طفلان او

تشنه برون آمدی از موج آب
ای جگر آب برایت کباب

ساقی کوثر پدرت مرتضی ست
کار تو سقائی کرببلاست

دست تو شد دست شه لافتی
خط تو شد خط امان خدا

پنج امامی که تو را دیده اند
دست علم گیر تو بوسیده اند

چشم خداوند چو دست تو دید
بوسه زد و اشک زچشمش چکید

با لب آغشته به زهر جفا
بوسه به دست تو بزد مجتبی

دید چو در کرببلا شاه دین
دست تو افتاده به روی زمین

خم شد و بگذاشت سر دیده اش
بوسه بزد با لب خشکیده اش

حضرت سجاد هم آن دست پاک
بوسه زد و کرد نهان زیر خاک

حضرت باقر به صف کربلا
بوسه به دست تو بزد بارها

وقت ولادت قدمی پشت سر
وقت شهادت قدمی پیش تر

ای به فدای سر و جان و تنت
وین ادبِ آمدن و رفتنت

مدح تو این بس که شه ملک و جان
شاه شهیدان و امام زمان

گفت به تو گوهر والا نژاد
جان برادر به فدای تو باد

شه چو به قربان برادر رود
کیست ریاضی که فدایت شود


سید محمد علی ریاضی
1389/9/14
صفحه قبل صفحه بعد