Back Home

اشعار محمل

اشعار حضرت ابوالفضل العباس (ع)


‏مشک بر دوش به دریا آمد
همه کفتند که موسی آمد

‏نفس آخر ماهی ها بود
ناگهان بوی مسیحا آمد

‏از سر و روی فرات، آهسته
موج می ریخت که سقا آمد

‏او قسم خورده که سقا باشد
آن زمانی که به دنیا آمد

‏دست بر زیر سر آب نبرد
علقمه بود که بالا آمد

‏از کمین گذر نخلستان
با خبر بودکه تنها آمد

‏کاش آن تیر نمی آمد، حیف!
از بد حادثه اما آمد

‏انکسار از همه جا می بارید
از حرم، شاه حرم تا آمد

‏داشت آماده هجرت می شد
که در این فاصله، زهرا آمد

از دل علقمه زیبا می رفت
‏مثل آن لحظه که زیبا آمد


علی اکبر لطیفیان

1389/9/14
صفحه قبل صفحه بعد