Back Home

اشعار محمل

اشعار عبدالله بن حسن


عمو دانی چرا سویت دویدم
به چشمم صحنه ای در خیمه دیدم

خودم دیدم که عمه با سکینه
برای حفظ گلهای مدینه

ز گوش دختران ماه پاره
برون میکرد عمه گوشواره

زغیرت ای عمو بی تاب گشتم
ز شرم دخترانت آب گشتم

از آن ترسم که من با چشم نیلی
ببینم کودکان خورده سیلی

مرا با خود ببر همره زاینجا
دلم کرده هوای روی بابا


1387/10/20

صفحه قبل صفحه بعد