Back Home

اشعار محمل

اشعار عبدالله بن حسن


جون می کنه یتیم جا مونده تو
شور می زنه دل پسر خونده ی تو

سینه سپر می رسه از راه سپرت
راض نشو بی تو بمونه پسرت

چه کوچیکه دستای، آخرین علمدارت
می دوه به دنبالت، اسب بی سوارت

عمو ... حسین ... عمو ... حسین ...

این پسری که رو لباش یا حسن
او مده با همه بجنگه یه تنه

با دل خون به خدا دارم هنوزم
ای عمو از داغ دادشم می سوزم
1390/9/9
صفحه قبل صفحه بعد