عبدالهم عبدالهم
من عاشق ثارلهم
افتاده در قتله گهم
قربانی عشق شهم
عمو حسین
دارم زعشقت آبرو
دارم شهادت آرزو
در خون شناور گشته ام
بنگر به حالم ای عمو
عمو حسین
هستم بلا گردان تو
جانم شود قربان تو
دیگر نباشم تا دمی
زین بیشتر مهمان تو
------
ای کوکب اقبال من
ای کعبه ی آمال من
همراه زهرا آمده
بابا به استقبال من
جانم عمو جانم عمو
هستم گل باغ حسن
بر قلب من آتش مزن
گر زنده هستی ای عمو
حرفی بزن حرفی بزن
هستم یتیم مجتبی
جای پدر بودی مرا
در راهت ای خون خدا
گشته عمو دستم جدا
جانم عمو جانم عمو
محنت به جانم داده ای
تا بر زمین افتاده ای
بهر رحیل آماده ای
گویا عمو جان داده ای
1387/9/23
صفحه قبل
صفحه بعد