ای شهید عدل خود در بیت داور یا علی
ای غمت از ریگ صحراها فزونتر یا علی
مرد بدر و مرد خیبر، مرد احزاب و احد
از چه بستی چشم و افتادی به بستر یا علی؟
سفرهها خالی ز نان و دیدهها از اشک پر
بعد تو کی بر یتیمان میزند سر یا علی؟
تا بشوید روی خونین تو را با اشک خویش
آمده بر دیدنت زهرای اطهر یا علی
بدترین زخم تو این باشد که این دنیا تو را
میکند با پور بوسفیان برابر، یا علی
صبر تو بر حفظ دین در خانه ی آتشزده
سختتر باشد بسی از جنگ خیبر، یا علی
زخم دل را میتوان دید و برای آن گریست
دیدن زخم جگر نبوَد میسر یا علی
بر سرت یک زخم بود و بر دلت آمد مدام
لحظه لحظه زخم، روی زخم دیگر یا علی
چشم تو شد بسته، اما چشمشان در راه توست
حمزه و پیغمبر و زهرا و جعفر یا علی
همچو خون کز برگ برگ نخل«میثم» میچکد
بر تو گرید دیدهها تا صبح محشر یا علی
1388/6/17
صفحه قبل
صفحه بعد