Back Home

اشعار محمل

اشعار امیرالمومنین علیه السلام


هر گه از دوران عمر خویشتن یاد آیدم
یک جهان درد و غم و رنج و محن یاد آیدم

بسکه دلگیرم زدنیا بسکه بیزام زعمر
گر روم در باغ از بیت الحزن یاد آیدم

آسمان پاشد زهم گر لحظه ای آرد به یاد
کاهی از آن کوه های غم که من یاد آیدم

هر کجا بینم که شمعی اشک ریزد بی صدا
از کنار قبر زهرا سوختن یاد آیدم

هر کجا بینم کفن پوشند بر جسمی ضعیف
از تن پاکی که خود کردم کفن یاد آیدم

هر کجا بر قاتل زهرا نگاهم اوفتد
از نگاه زینب و اشک حسن یاد آیدم

گر زنیش خارها آزده بینم لاله ای
از دل و زخم زبان انجمن یاد آیدم

در هجوم غم دلم با دیدن قاتل خوش است
کز ملاقات خدای ذوالمنن یاد آیدم

خون مظلومی اگر جاری ببینم روی خاک
دامن محراب و خون خویشتن یاد آیدم

(میثمم) هر گه زعمق سینه آهی میکشم
از شرار ناله های بوالحسن یاد آیدم


1391/12/6
صفحه قبل صفحه بعد