امشب سیاه، خیمه هفت آسمان شده
آثار مرگ در رخ مولا عیان شده
امشب طبیب هم به علی گریه میکند
تنها نه اشک دیده ی زینب روان شده
طفلان کوفه شیر نیارید بر علی
کو عازم سفر به ریاض جنان شده
امشب شود به خلد هم آغوش مصطفی
سرو قدی که از غم زهرا کمان شده
ای نخل ها به جای رطب خون دل دهید
زیرا که لاله زار ولایت خزان شده
امشب بیاد شیر خدا سفره ی غذا
در هر خرابه سفره ی بی آب و نان شده
قنبر تو هم بلال شو و یک اذان بگو
کامشب سیه بدیده زینب جهان شده
هر شب اذان شیر خدا بود و کوفه بود
امشب خروش کوفه صدای اذان شده
با خون او بخاک مصلی نوشته اند
محراب، قتلگاه امام زمان شده
(میثم) غم علی نتوان گفت یا نوشت
کار از قلم گذشته و عاجز، بیان شده
نخل میثم 2، ص 129
1391/12/9
صفحه قبل
صفحه بعد