Back Home

اشعار محمل

اشعار امیرالمومنین علیه السلام


دست خدا و «نفْس» پیمبر فقط علی است
شمشیر و شیر خالق اکبر فقط علی است

بعد از نبی به امر خداوند ذوالجلال
ما را امام و هادی و رهبر فقط علی است

دست خدا که با سر انگشت خویشتن
خورشید را نمود مسخر فقط علی است

بر آن دو تن که هر دو ز خیبر گریختند
اعلان کنید فاتح خیبر فقط علی است

این نام را مباد به دیگر کسان دهند
این حق حیدر است که حیدر فقط علی است

مردی که جان به دست، شب لیلة المبیت
جای رسول خفت به بستر فقط علی است

ای تشنگان حشر به حق خدا قسم
باور کنید ساقی کوثر فقط علی است

مردی که در مهاجر و انصار از نخست
گردید با رسول برادر فقط علی است

دیوار کعبه سینه گشود از برای او
مولود بیت حضرت داور فقط علی است

نوزاد بیت و صاحب بیت و امیر بیت
مهمان بیت همره مادر فقط علی است

آن شیر کبریا که در ایام کودکی
از هم درید پیکر اژدر فقط علی است

روز احد به رغم تمام فراریان
یاری که گشت دور پیمبر فقط علی است

از منبر رسول خدا آید این ندا
بعد از رسول صاحب منبر فقط علی است

کس را چه زهره تا که شود کفو فاطمه
آنکس که شد به فاطمه شوهر فقط علی است

ممدوح «انّما» که خدا گفته در کتاب
گفتیم و گفته‌اند مکرر فقط علی است

در روز حشر پیشروِ ختم انبیا
صاحب علَم به عرصه ی محشر فقط علی است

شاهی که رخت کهنه به تن کرد و رخت نو
با دست خویش داد به قنبر فقط علی است

دست خدا که یک تنه در عرصه ی نبرد
بگرفت سر ز عمر دلاور فقط علی است

در فتح بدر و خیبر و در خندق و احد
بالله قسم امیر مظفّر فقط علی است

آن بت‌شکن که در حرم خاص کبریا
بگذاشت پا به دوش پیمبر فقط علی است

«الا علی» ندای خدا بود در احد
ممدوح این ندای منور فقط علی است

فرمود مصطفی که منم شهر علم و بس
این شهر علم را که منم، در فقط علی است

آن کو به کودکی به رسول خدا مدام
بودی انیس و مونس و یاور فقط علی است

گو صد خلیفه بعد پیمبر فقط علی است
آن را که حق نموده مقرر فقط علی است

«میثم» امیر خلق و رفیق فقیر شهر
در عالم وجود سراسر فقط علی است

1389/5/30

صفحه قبل صفحه بعد