شده ام گدای درت به جان، چه در این جهان و در آن جهان
بودش شرف به همه شهان، به یقین گدای تو یا علی
یل صف شکن به گه غزا (1)، یم بخشش و کرم و سخا
وصیّ نبیّ، ولیّ خدا که بود سوای تو یا علی
تو به اولیاء همه سروری، تو به انبیاء همه رهبری
ز سماء گرفته الی ثری (2)، شده از نوای تو یا علی
دم ذوالفقار تو شعله کش، دل خصم دون تو در طپش
تن دشمنان تو مرتعش، به گه غزای تو یا علی
شده تاج فرق تو اِنّما، بنموده مدح تو کبریا
مه و مهر اگر شده بر ضیاء (3)، بود از ضیای تو یا علی
1. غزا: جنگ کردن
2. ثری: زمین، خاک
3. ضیاء: روشنائی
1390/6/8
صفحه قبل
صفحه بعد