Back Home

اشعار محمل

اشعار امیرالمومنین علیه السلام


زخورشید گردون فراتر منم من
که خاک کف پای حیدر منم من

سزد گر ملک لب گشاید به مدحم
که مداح مولای قنبر منم من

علی (ع) آن که گر پرسی از وی که هستی
بگوید که ساقی کوثر منم من

نگهبان دین دست حق روح قرآن
رسول خدا را برادر منم من

مسیحا شود زنده با یک نگاهم
که جان عزیز پیمبر (ص) منم من

به دریای طوفانی دهر کشتی
به کشتی توحید لنگر منم من

به پیغمبران رهنما در بلاها
به ختم رسل یار و یاور منم من

چه بالاتر از این چه نیکوتر از این
که همتای زهرای (س) اطهر منم من

علی (ع) جان احمد علی (ع) کفو زهرا
علی (ع) باب شبّیر و شبّر منم من

علی (ع) نوح ایمان علی (ع) روح قرآن
علی (ع) صاحب سِرّ داور منم من

علی (ع) قطب عالم علی (ع) محور حق
علی (ع) پیر جبریل پرور منم من

علی (ع) شیر و شمشیر و دست الهی
علی (ع) فاتح بدر و خیبر منم من

علی (ع) حجت و هادی و پیرو مرشد
علی (ع) میر و سالار و سرور منم من

کجا می گریزند از دامن من
بیایید مولا و رهبر منم من

امامی که از خشم دوزخ رهاند
شما را به فردای محشر منم من

امیری که در جنگ های پیاپی
نبی گفت مدحش مکرر منم من

چراغی که شب های تاریک سوزد
به ویرانه های محقر منم من

دلیری که از ناله دردمندی
بلرزد وجودش سراسر منم من

کریمی که در جنگ شمشیر خود را
ببخشد به خصم ستمگر منم من

عزیزی که در تلخکامی نبی را
بود جان شیرین به پیکر منم من

به صحرا بگوئید من ابر و بادم
به دریا بگوئید گوهر منم من

به گیتی بگوئید من رهنمایم
به گردون بگوئید محور منم من

به آخر بگوئید اول علی (ع) بود
به اول بگوئید آخر منم من

به مظلوم گوئید من یار مظلوم
به ظالم بگوئید حیدر منم من

ولیِّ خداوند، مولود کعبه
که بخشید بر کعبه زیور منم من

مطاف حرم روح حج رکن ارکان
صفای صفا روح مشعر منم من

به من می سزد اقتدار خدایی
که عبد خداوند مظهر منم من

رفیق شفیق فقیران کوفه
ولی الله دادگستر منم من

امامی که ایتام ویران نشین را
بگیرد چو فرزند در بر منم من

شهیدی که گردیده گلگون زخونش
مصلی و محرای و منبر منم من

کشاورز صحرا، چراغ خرابه
امیر و خداوند کشور منم من

زمضمون شیرین در این باغ (میثم)
به نخل تو آنکو دهد بر منم من


1391/11/29
صفحه قبل صفحه بعد