یا امیرالمؤمنین یا ذالنعم
یا امام المتقین یا ذالکرم
اننا جئناک فی حاجاتنا
لاتخیبنا و قل فیها نعم
ای ز نفس ما به ما اولی علی!
یا علیّ و یا علیّ و یا علی
--
نفس احمد! قلب قرآن! رکن دین!
شهریار آسمان ها در زمین!
دست حق! بازوی حق! شمشیر حق!
فاتح خیبر! امیرالمؤمنین!
دین، علی دنیا، علی عقبا، علی
یا علیّ و یا علیّ و یا علی
--
معرفت گم کرده ره در کوی تو
حسن تصویر الهی روی تو
روی تو از شش جهت سوی خدا
چشم و دست آفرینش سوی تو
گوشه ی چشمی به سوی ما علی!
یا علیّ و یا علیّ و یا علی
--
حسن غیب کبریا شمع دلت
کعبه ی دل خانه ی خشت و گلت
در کنار خانه ی خشت و گلی
وسعت ملک الهی منزلت
ای همه پیدا و ناپیدا علی!
یا علیّ و یا علیّ و یا علی
--
زادگاه توست آغوش حرم
جای پای توست دریای کرم
ظرف هستی روز بذلت شرمگین
بحر، پیش بخششت از قطره کم
قطره گردد در کفت دریا علی!
یا علیّ و یا علیّ و یا علی!
--
یا علی، اول تویی آخر تویی
در همه عالم فقط حیدر تویی
اختیار نار و جنت دست توست
حق و باطل را تویی داور، تویی
با تو باشد داوری فردا علی!
یا علیّ و یا علیّ و یا علی
--
کیستم من کیستم من کیستم
تا بگویم با ولایت زیستم؟
آنکه من می خواستم تنها تویی
آنکه را تو خواستی من نیستم
باز می خوانم تو را مولا علی
یا علیّ و یا علیّ و یا علی
--
تو مرا یاری و من عارم علی
تو به از گل من کم از خارم علی
هرکه هستی من نمی دانم که ای
هرچه هستم دوستت دارم علی
یا علیّ و یا علیّ و یا علی
--
تا که در دریای خون، پاکم کنی
تیغ عشقت کو که صدچاکم کن؟
دور سلمانت بگردانی مرا
زیر پای قنبرت خاکم کنی
تا گذاری روی خاکم پا علی!
یا علیّ و یا علیّ و یا علی
--
بی تو طاعت نار سوزان است و بس
بی تو تقوا کوه عصیان است و بس
بی تو اجر روزه و حج و جهاد
شعله های سخت نیران است و بس
بی تو توحید است بی معنا علی
یا علیّ و یا علیّ و یا علی
--
نور مهرت را به ذاتم داده اند
از ازل آب حیاتم داده اند
پیشتر از خلقت این روزگار
چارده فُلک نجاتم داده اند
با تو بودم آشنا تنها علی!
یا علیّ و یا علیّ و یا علی
--
ظلمتم؛ با یک نگاهم نور کن
سینه ی سیناییم را طور کن
گرچه می باشد سیه پرونده ام
«میثمم» با میثمم محشور کن
سرفرازم کن، به زهرا، یا علی
یا علیّ و یا علیّ و یا علی
1393/2/12
صفحه قبل
صفحه بعد