Back Home

اشعار محمل

اشعار حضرت علی اکبر (ع)


اشکم از وضعیت دل شکنت می ریزد
دلم ازدیدن پرپر زدنت می ریزد

انتظار از تو ندارم که صدایم بزنی
بس که هی لخته ی خون ازدهنت می ریزد

دست و پا میزنی و روی زمین
نیزه و تیر از میان پیرهنت می ریزد

هرچه میخواهم از این خاک تو را بردارم
تکه تکه همه اعضای تنت می ریزد

هر طرف می نگرم از لبه ی هر شمشیر
بین دشمن قطعات بدنت می ریزد


مثل زهرا شده تشییع تو بر روی عبا
هر قدم، قطره ی خون از کفنت می ریزد

1390/10/21
صفحه قبل صفحه بعد