Back Home

اشعار محمل

اشعار حضرت علی اکبر (ع)


فروغ چشم من از چشم نیزه ها افتاد
عصای پیری من زیر دست و پا افتاد

نماز ظهر مرا پس اذان نخواهی گفت!؟
گلو بریده لبِ خشک ات از صدا افتاد

خدا کُنَد که خطای نگاهِ من باشد
که از تمام تنت چند تکه جا افتاد

بلند شو پسرم که دو چشم نامحرم
به خاکِ چادر ناموس کبریا افتاد


1391/8/21
صفحه قبل صفحه بعد