جاری عبور کردی و نم نم شدی علی
از خاک می خروشی و زمزم شدی علی
چه مادرانه دور تو می گشت خواهرم
با دست های عمه مُعَمَم شدی علی
بعدش دوباره مثل همان سالهای قبل
آیینه ی رسول مُکَرَم شدی علی
پیغمبرانه رفتی و زیر نزول تیغ
مثل شروع سوره ی مریم شدی علی
تا از میان معرکه پیدا کنم تو را
گیسو به باد دادی و پرچم شدی علی
معراج ذوالفقاری و پهلو شکافدار
زهرا،نبی،علی؛همه با هم شدی علی
زخمی، شكسته،خورد شده،ذره ذره،ریز ریز
یکجا تمام آنچه که گفتم شدی علی
من از تنت هر آنچه که شد جمع کرده ام
ای وای بر دلم! چقدر کم شدی علی
حسین رستمی
1391/8/21
صفحه قبل
صفحه بعد