Back Home

اشعار محمل

اشعار حضرت علی اصغر (ع)


الا اهل حرم من از یم خون، گوهر آوردم
فروزان اختری از مهر تابان بهتر آوردم

گلو پاره، بدن گلگون، دهن خونین، دو لب خندان
گُل از بهر سکینه در عزای اکبر آوردم

حرم را ترک گفتم رفتم و باز آمدم اما
کبوتر بُرده بودم صید بی بال و پر آوردم

گنه کاران عالم را خبر سازید ای یاران!
که از میدان خون با خود شفیع محشر آوردم

جوانان، اکبرم را با هم آوردند در خیمه
ولی من خود به تنهایی علیّ اصغر آوردم

دل پیغمبر و چشم علی و فاطمه روشن
که با خود محسنی دیگر برای مادر آوردم

نمی گویم که تیر حرمله با او چه ها کرده
ولی گویم که من صید بریده حنجر آوردم

مبادا اصغرش خوانید نامش اصغر است اما
به خون اکبرم سوگند ذبح اکبر آوردم


غلامرضا سازگار(میثم)
1390/9/11
صفحه قبل صفحه بعد