لب تر کن از پیاله ی کوثر تو هم برو
برخیز ای علی اصغر خیبر تو هم برو
از صبح گریه کردی و دلشوره داشتی
دیدی رسید نوبتت آخر تو هم برو
شش ماه می شود به تو من خو گرفته ام
باشد عصای پیری مادر تو هم برو
فکر دل شکسته ی عمه نمی کنی
کم بود ماتم علی اکبر تو هم برو
هر شعبه ی سه شعبه برای تو نیزه ای است
در بزم تیر و نیزه و خنجر تو هم برو
بعد از عمو ماندنت اصلاً صلاح نیست
او رفت پیش ساقی کوثر تو هم برو
تا خیمه ها هنوز به غارت نرفت است
قبل از شروع معرکه بهتر تو هم برو
سید جواد پرئی
1392/8/8
صفحه قبل
صفحه بعد