Back Home

اشعار محمل

اشعار حضرت علی اصغر (ع)


جوشید خونم از دل و شد دیده باز، تر
نشنید کس مصیبت از این جان گداز تر

صبحی دمید از شب عاصی سیاه تر
وز پی شبی ز روز قیامت دراز تر

بر نیزه ها تلاوت خورشید دیدنی ست
قرآن کسی شنیده از این دل نواز تر؟

قرآن منم چه غم که شود نیزه، رحل من
امشب مرا در اوج ببین سرفراز تر

عشق توام کشاند بدین جا، نه کوفیان
من بی نیازم از همه، تو بی نیاز تر

قنداق اصغر است مرا تیر آخرین
در عاشقی نبوده ز من پاکباز تر

با کاروان نیزه شبی را سحر کنید
باران شوید و با همه تن گریه سر کنید


علی رضا قزوه


1392/8/8
صفحه قبل صفحه بعد