Back Home

اشعار محمل

اشعار حضرت علی اصغر (ع)


مادر به جای آب ز شرم تو آب شد
آتش گرفت، سوخت و غرق عذاب شد

بیهوده پا به سینه ی من میزنی، مکوب
حتی خیال قطره ی شیری سراب شد

مثل همیشه بوسه زدم روی گونه ات
اما لبم ز تاول رویت کباب شد

از بس ترک به روی ترک بسته بر لبت
شرمنده ی لبت، پسرم آفتاب شد

از تیرهای حرمله پیداست فکر چیست
ای غنچه ی خزان زده وقت گلاب شد

وقتی عمود خیمه عباس را کشید
گفتم رباب خانه عمرت خراب شد


حسن لطفی


1389/9/11
صفحه قبل صفحه بعد