ای مصلح حقیقی عالم بیا بیا
وی منجی همیشه ی عالم بیا بیا
بی روی تو نشاط، هم از ما گرفته رو
عالم شده است خیمه ی ماتم بیا بیا
بالله قسم تو وارث دین پیمبری
ای زاده ی پیمبر اکرم بیا بیا
از آن زمان که سرو قد فاطمه خمید
مانده هنوز قامت ما خم بیا بیا
از لحظه ای که صورت زهرا کبود شد
بر روی ماست هاله ای از غم بیا بیا
با یاد حنجری که بریدند از قفا
هر روز ماست ماه محرم بیا بیا
در سوک سینه ای که سَنان با سِنان
شکافت سوزد هنوز سینه ی ما هم، بیا بیا
بر طفل شیرخوار شما، شیعه شیر ناب
از اشک دیده کرده فراهم بیا بیا
از لحظه ای که عمه ات آمد به قتلگاه
شد قتلگاه، وسعت عالم بیا بیا
از شعله های دامن طفل یتیمتان
سوزد هنوز سینه ی «میثم» بیا بیا
1390/11/16
صفحه قبل
صفحه بعد