من دل به دوچشم یار دارم
با ساغر و می چه کار دارم
هم بار فراق را کشیدم
هم دیده اشکبار دارم
بگذار که زار زار بگریم
من گریه انتظار دارم
ای وای به درد بی دوایم
من درد فراق یار دارم
هر غصه ودرد را حسابی است
من غصه بی شمار دارم
از حسن ثواب، دست خالی
وز کوه گناه بار دارم
از تیغ حوادثم چه باک است
من صاحب ذوالفقار دارم
خاک کف پای اهل بیتیم
اینجاست که اعتبار دارم
1388/12/16
صفحه قبل
صفحه بعد