Back Home

اشعار محمل

اشعار اهل بیت علیه السلام


گل با صفاست اما بی تو صفا ندارد
گر بر رخت نخندد در باغ جا ندارد

پیش تو ماه باید رخ بر زمین بساید
بی پرده گر بر آید شرم و حیا ندارد

ای وصل تو شکیبم ای چشم تو طبیبم
باز آکه درد هجران بی تو دوا ندارد

فریاد بی صدایم در سینه حبس گشته
از بسکه ناله کردم آهم صدا ندراد

بار فراق بردم خون از دو دیده خوردم
باز آی تا نمردم دنیا وفا ندارد

گفتم که در کنارت جان را کنم نثارت
دیدم که جان هم اینجا قدر و بها ندارد

هر کس تورا ندارد جز بیکسی چه دارد
جز بیکسی چه دارد هر کس تو را ندارد
سازکار
1388/12/16
صفحه قبل صفحه بعد