Back Home

اشعار محمل

اشعار اهل بیت علیه السلام


خواهم که به زیر قدمت زار بمیرم
هر چند کنی زنده دگر بار بمیرم

دانم که چرا خون مرا زود نریزی
خواهی که به جان کندن بسیار بمیرم

من طاقت نادیدن روی تو ندارم
مپسند که در حسرت دیدار بمیرم

خورشید حیاتم به لب بام رسیده است
آن به که در آن سایه ی دیوار بمیرم

گفتی که ز رشک تو هلاکند رقیبان
من نیز بر آنم که از این عار بمیرم

چون یار به سر وقت من افتاد(هلالی)
وقست اگر در قدم یار بمیرم


«هلالی جغتایی»
90/1/22
صفحه قبل صفحه بعد