ای یادگار رویِ قشنگِ برادرم
جان کَندَنت روی زمین نیست باورم
وقتی که استغاثه ی جانسوز تو رسید
هفت آسمان شکست و فرو ریخت برابرم
پُر شد فضا ز عطر گلابِ تنت عمو
عطر تن تو زنده کُند یادِ اکبرم
پا بر زمین نکش که دلم ریش میشود
پرپر نزن مثال کبوتر برابرم
در استخوان خُردِ جناقِ تو دیده ام
تصویر درب و سینه و مسمار و مادرم
یا قد کشیده ای تو به زیر سُمِّ ستور
یا من خمیده جسم تو را خیمه میبرم
1391/8/16
صفحه قبل
صفحه بعد