بیشتر مثل مجتبی شده ای
ولی افسوس بی صدا شده ای

مثل آئینه ای که خورده زمین
تکه تکه جدا جدا شده ای

هرکجا دست می زنم گود است
وایِ من غرق رد پا شده ای

زیر سنگینی هزاران اسب
به گمانم که آسیا شده ای


1391/8/30
صفحه قبل  صفحه بعد