Back Home

اشعار محمل

اشعار اهل بیت علیه السلام


من امام مجتبى ریحانه پیغمبرم
از چراغ انجمن در انجمن تنها ترم
من غریب خانه ام
در وطن بی گانه ام
واشهیدا واحسن

درسنین کودکی زهرا برایم گریه کرد
از غریبی ماهی دریا برایم گریه کرد
تاقیامت تربتم
شد گواه غربتم
واشهیدا واحسن

بود خالی جای بابایم امیر المؤمنین
پیش چشمم مادرم در کوچه شد نقش زمین
پاره شد آنجا دلم
گشته ثانی قاتلم
واشهیدا واحسن

طعنه و زخم زبان و زهر بی تابم نکرد
قصه ای مانند داغ فاطمة آبم نکرد
می رود روح ازتنم
بامغیره دیدنم
واشهیدا واحسن

من که عمری عزت اسلام ودینم گفته اند
دشمنانم یا مذل المؤمنینم گفته اند
شد غذا خون دلم
گشته یارم قاتلم
واشهیدا واحسن

از غم بی یاریم خون بر دل یاران شده
جسم از گل بهترم باتیری گلباران شده
تا قیامت صبر من
شد عیان ازقبر من
واشهیدا واحسن


1387/11/2

صفحه قبل صفحه بعد