Back Home

اشعار محمل

اشعار اربعین امام حسین علیه السلام


اربعین آمد و اشکم، ز بصر می آید
گوئیا زینب محزون ز سفر می آید

باز در کرببلا، شیون و شینی برپاست
کز اسیران ره شام، خبر می آید

رود، رودی شنوم از طرف شام، مگر
ام لیلا به سر نعش پسر می آید؟

کاش می داد کسی بر علی اکبر پیغام
کای جوان، مادر پیرت ز سفر می آید

و علی اصغر بی شیر بداند که رباب
با دل و سینه پر خون جگر می آید

ای صبا، گوی به عباس که از جا برخیز
ام کلثوم تو، خم گشته کمر می آید

« صامتا » از چه نگفتی به سر قبر حسین
عابدین، خون جگر و دیده تر می آید؟
89/10/30
صفحه قبل صفحه بعد