ایام اربعین تو یا صبح محشر است؟
یا روز جانگداز وفات پیمبر است؟
بیش از هزار سال گذشته است و اربعین
از اربعین اول تو، غم فزا تر است
دوران هر حماسه دو روز است و دورتر
از ابتدای خلقت تا صبح محشر است
هر جا عزی تو است همانجا حریم توست
هر پیر دلشکسته در آن بزم، جابر است
احرام ما لباس سیه، کعبه کربلا
اشک مصیبت تو فرات است و کوثر است
جابر بپوش جامه احرام و غسل کن
کاین سرزمین، مزار بدنهای بی سر است
اینجا نه کعبه، کعبه در اینجا کند طواف
اینجا نه خانه، خون خداوند اکبر است
جابر! در این زمین مقدس، وقوف کن
کاین جا نکوتر از عرفات است و مشعر است
اینجاست گلبنی که به دامان سرخ آن
از حمله خزان صد و ده لاله پرپر است
بالای سر میا که سری نیست در بدن
پایین پا بیا که تن پاک اکبر است
بر حنجر بریده او، نام زینب است
در سینه دریده او، قبر اصغر است
جابر به دور قبر بگرد و نظاره کن
دور از تمامی شهدا، قبر دیگر است
بوی حبیب میوزد از خاک آن مزار
آری حبیب، نور دو چشم مظاهر است
جابر بیا به جانب گودال قتلگاه
کانجا به گوش، ناله ی زهرای اطهر است
این سنگها که در دل گودال ریخته
یادآور جنایت خصم ستمگر است
جابر ز قتلگاه بیا سوی علقمه
کانجا حسین را سرو سردار و لشکر است
از جان، مزار حضرت عباس را ببوس
چون با سرشک فاطمه خاکش مخمر است
عباس کیست؟ آن که به رزم و به حلم و صبر
گاهی حسین،گاه حسن، گاه حیدر است
عباس کیست سرو روان دو فاطمه
عباس کیست چشم و چراغ دو مادر است
"میثم" سلام بادبه جابر که بر لبش
در روضه حسین سلام مکرر است
غلام رضا سازگار
نخل میثم، ج 3، ص 321
1390/10/13
صفحه قبل
صفحه بعد