کربلا بود ولی وه که چه غوغایی داشت
بغض هایی که شکستند تماشایی داشت
اربعین بود ولی زنده تر از عاشورا
هر که یک کرب و بلا گوشه تنهایی داشت
حاجتی نیست کسی سفره دل باز کند
هر که با قافله آمد رخ زهرایی داشت
از عصا خواست مدد هرکه تعجب نکنید
روزگاری تن این خسته دلان پایی داشت
نشنیدید صدایی زپس خیمه رسید
به گمانم که زنی نغمه لالایی داشت
حرف از آب میارید، سخن از مشک مگو
آخر این قافله هم مشکی و سقایی داشت
1387/11/28
صفحه قبل
صفحه بعد