Back Home

اشعار محمل

اشعار اهل بیت علیه السلام

دانلود سبک

سوی شامم می برند این کوفیان با شور و شین
ای زمین کربلا جان تو جان حسین

آه و واویلا

ای زمین کربلا بودیم و ما مهمان تو
نه دمی خوردیم ز آب و نه جویی از نان تو

آه و واویلا

ای زمین کربلا، من شام ویران می روم
جان من اینجاست و من با جسم بی جان می روم

آفتابت ای زمین امروز و بس سوزان بود
جسم مجروح حسین روی تو عریان بود

آه و واویلا

ای زمین کربلا لب تشنه بودیم میهمان
تشنه اش مپسند و آبی بر گلوی او رسان

آفتابش این زمین در روز بس سوزان بود
جسم مجروح حسینم روی تو عریان بود

کاش در این دم بدی یک سایه بر این آفتاب
تانسوزد جسم عریان حسینم زآفتاب

آه و واویلا

پکرش آغشته بر خون است و در خاکش نکن
چون نسیم آید به زیر خار و خاشاکش نکن

این تن صد پاره اش افتاده بر روی زمین
طاقت جور و جفا دیگر ندارد بیش از این

ما که رفتیم ای زمین امشب حسین تنها بود
نی غلط گفتم که امشب ساربان اینجا بود

ای زمین گر ساربا خواهد کند دستش جدا
در تزلزل آیو مپسند این چو از راه وفا

ای زمین باشد حسینم عین و اکبر نور عین
نور عینم را جدا نگذار بسازم حسین

غنچه ی نشکفته را نگذار و کس خارش کند
خفته اصغر کس مباد از خواب و بیدارش کند

پیکر عباس مجروح است تو زخمش
حیف این گل می شود پ‍مرده میان افتاب

می برم من نو عروس خسته ی نا شاد را
کن تو رنگین ای زمین از خون کف داماد را

جودیا آه از دمی کز ظلم و جور اشغیا
زینب مظلومه از نعش شه دین شد جدا


1389/05/30
صفحه قبل صفحه بعد