Back Home

اشعار محمل

اشعار دروازه کوفه


چشم بازت محملم را می‌برد
صوت قرآنت دلم را می‌برد
ای مرا آرام جان، یا اخا قرآن بخوان
یا بن امی یا حسین

نیست از من عاشقی دلخسته تر
نیزه دارت را بگو آهسته تر
آفتاب کاملم سایه کن بر محملم
یا بن امی یا حسین

ای هلال گمشده پیدا شدی
آفتاب زینب از هم وا شدی
یا اخا من زینبم آمده جان بر لبم
یا بن امی یا حسین

زائر حُسن توام ای ماه من
نیزه گردیده زیارتگاه من
ای به چشمم داده نور بوسمت از راه دور
یا بن امی یا حسین

گرد ره بر گیسو و بر جامه ام
زخم پیشانی زیارت نامه ام
در زیارت اجر من لحظه لحظه زجرمن
یا بن امی یا حسین

چند باید شیشه ی دل بشکنم
رخصتی تا سر به محمل بشکنم
یا صدایم کن حسین یا دعایم کن حسین
یا بن امی یا حسین

غم مخور گر رفت باغ یاس تو
قاسم تو اکبر و عبّاس تو
خواهرت هم سنگرت دخترانت لشکرت
یا بن امی یا حسین
89/9/29
صفحه قبل صفحه بعد