Back Home

اشعار محمل

اشعار دروازه کوفه


آورده ام در شهرتان خاکسترم را
آیات باقیمانده ی بال و پرم را

آورده ام ای کوچه های نا مسلمان
مؤمن ترین فریاد های حنجرم را

دیشب مراعات حسینم را نکردید
در کوفه وا کردید پای مادرم را


من آیه هایی در حجاب نور هستم
خالی کنید ای چشم ها دور و برم را

نذر سر این کعبه ی بالای نیزه
در شهرتان خیرات کردم زیورم را

من یک نفر در دو تنم،اما دو روز است
از دست دادم نیمه ای از پیکرم را

یک نیمه ام را روی دست نیزه بردید
در محمل بی پرده نیم دیگرم را

اما به توحید نگاهم روی نیزه
زیباتر از هر روز دیدم دلبرم را


علی اکبر لطیفیان


1391/9/7
صفحه قبل صفحه بعد