Back Home

اشعار محمل

اشعار دروازه کوفه


از روی نی، اشکای چشمای منو نگا کن
از روی نی، فکری برای حال بچه ها کن
از روی نی، برای دردای دلم دعا کن

دعا کن امشب، دیگه راحت شم
بدون تو من، نمیخوام باشم

ازوقتی رفتی دلم غصه دار شد
رفتی ندیدی که خیمه چکار شد
دیدی که زینب کجا رهسپار شد

آه ای برادر برادر برادر 3

روی زمین، جسم تو افتاده بمیرم ای وای
از غم تو، دستامو روی سر میگیرم ای وای
پاشو ببین، بعد تو من دیگه اسیرم ای وای

پاشو با غیرت، دارم میمیرم
ببین تا کوفه، چه جوری میرم

از داغ ما خون، دل آسمون شد
پاشو ببین قدم از غم کمون شد
مادر توی مقتلت روضه خون شد

آه ای برادر برادر برادر 3


1395/7/25
صفحه قبل صفحه بعد