Back Home

اشعار محمل

اشعار اهل بیت علیه السلام

  • امام حسین مدح

  • مه منوّر شعبان مه رسول خداست
    مه مبارک میلاد سیدالشهداست

    به رهروان هدایت ز حق رسیده خبر
    که روی دست محمد عیان چراغ هداست

    تمام دین به روی دست‌های ختم رسل
    و یا کتاب خدا روی سینة زهراست

    به عدل و عزت و آزادی و کمال و شرف
    خلایقند همه تشنه، فیض او دریاست

    ملک به حسن تماشائیش، شده مبهوت
    که این امام حسین است یا رسول خداست

    نسیم خلد برین می وزد ز اطرافش
    که بوی عطر خدا در مشام باد صباست

    اگر تمام ملائک ز گاهوارة او
    پر دوباره چو فطرس طلب کنند رواست

    نبی به طلعت زیباش خنده کرد و گریست
    خدا به یمن قدومش بهشت را آراست

    ز گاهواره به گودال خون نگاهی کرد
    به خویش گفت که میلاد ما شهادت ماست

    تمام خلقت یک لحظه بی حسین مباد
    که بی حسین زمین بی‌کس و زمان تنهاست

    به حلق تشنه و لب‌های خشک او سوگند
    که خون او به گلستان وحی، آب بقاست

    گرفت جام بلا را ز دست حضرت دوست
    از آن تمام بلاها به چشم او زیباست

    مگو چرا ز همه هست خود گذشت حسین
    خدای داد به او هست و هست او را خواست

    اگر ز بار غمش آسمان خمید چه باک
    که گشت قامت اسلام با قیامش راست

    وضو گرفت ز خون، پیش تیر قامت بست
    که تا قیام قیامت از او نماز به پاست

    همیشه حج به وجود حسین می‌بالد
    که کربلاش صفا بود و مروه شام بلاست

    نماز و روزه و حج و جهاد می‌گویند
    حیات ما همه مرهون سیدالشهداست

    به پور هند جگر خواره چون گشاید دست
    کسی که رشد و نموّش به دامن زهراست

    زهی جلال که در روی خون گرفتة او
    به چشم اهل نظر صورت خدا پیداست

    مگر نه خوردن خاک آمده به شرع حرام
    چه حکمتی است، چرا تربت حسین شفاست؟

    به تحت قبّه او کن بلند دست نیاز
    بگیر حاجت خود را که مستجاب دعاست

    همه به حشر صدا می‌زنند یا زهرا
    ولی ز فاطمه آید ندا، حسین کجاست

    اگر چه سوم شعبان جمال خویش گشود
    بدان ولادت او ظهر روز عاشوراست

    قسم به ذات خداوند قادر بی چون
    که خونبهاش خداوندگار بی همتاست

    تمام اهل قیامت به چشم می‌بینند
    حسین با تن بی سر شفیع روز جزاست

    هنوز نغمة قرآن او بلند ز نی
    هنوز نعرة هیهات او به اوج سماست

    هنوز خنجر قاتل ز خون اوست خجل
    هنوز از عطشش، شعله در دل دریاست

    هنوز نالة هل من معین اوست بلند
    هنوز رأس منیرش به نیزه راه نماست

    هنوز پرچم گلگون او به قلة عرش
    هنوز پیکر صد چاک او به دوش شماست

    حسین رهبر آزادگان به هر عصری
    حسین راه نمای تمام نهضت‌هاست

    حسین مشعل تابندة هدایت خلق
    حسین مصحف نور است و آیت عظماست

    حسین جان دعا، جان ذکر، جان نماز
    حسین روح حرم، روح مروه، روح صفاست

    گواه زندة من، ارجعی الی ربک
    که بر حسین همانا خدا مدیحه سراست

    حسین سورة فجر و حسین آیه نور
    حسین نجم فروزان حسین شمس ضحاست

    حسین زندة حق و حسین کشتة حق
    حسین بر همه باطل ستیزها مولاست

    به وصف او که خدایش ثنا کند میثم
    قصیدة تو بود نارسا اگر چه رساست
    90/4/13
    صفحه قبل صفحه بعد