امشب عجب شوری بود در وادی طف
قربانیان بگرفته جان خویش بر کف
دیگر کسی فکر فرار از کربلا نیست
در بین یاران حسینی بی وفا نیست
امشب همه محو تماشای حسینند
فردا همه افتاده در پای حسینند
امشب همه لب تشنه ی دیدار حقّند
عطشان عشق حق و مست دار حقند
در این میان لب تشنه تر طفل رباب است
زینب میان خیمه ها دنبال آب است
امشب همه دور علی اکبر نشسته
فردا همه دست و سر و سینه شکسته
امشب علی اصغر در آغوش رباب است
فردا سرش بر نیزه زیر آفتاب است
حسن لطفی
1389/9/24
صفحه قبل
صفحه بعد