Back Home

اشعار محمل

اشعار اهل بیت علیه السلام


چوب ستم و سر بریده
والله قسم ندیده دیده

این لعل لبی که می‌زنی چوب
پیغمبر اکرمش مکیده

هر کس سر نی زده است سنگش
قرآن ز دهان وی شنیده

آهسته بزن که پای این طشت
رنگ از رخ فاطمه پریده

آهسته بزن که دور این سر
سروِ قد مصطفی خمیده

آهسته بزن که ایستادند
یک مشت اسیر داغدیده

آهسته بزن که سینه اش را
از ضرب سنان «سنان» دریده

هم دشمنش از جفا زده سنگ
هم قاتلش از قفا بریده

والله قسم گریسته خون
تیغی که بر این گلو رسیده

هم لب ز عطش دو چوبه خشک
هم خون دل از دیده چکیده

کی دیده کنار مجلس می
قرآنِ به خاک و خون کشیده

از زخم، سرش گرفته بوسه
بادی که به صورتش وزیده

«میثم» شررِ غمِ حسین است
روحی که به پیکرت دمیده
89/10/16
صفحه قبل صفحه بعد