Back Home

اشعار محمل

اشعار اهل بیت علیه السلام

  • شعر

  • تو کیستی که دل عالمی بود وطنت
    سلام روح به آیات مصحف بدنت

    طواف قافله ی دل به دور قتلگهت
    شرار آتش جانها چراغ انجمنت

    سلام بر تو که با خون خویش کردی غسل
    سلام بر تو که گردید بوریا کفنت

    تو را به پیرهن پاره پاره حاجت نیست
    که یوسف دلی و قلب ماست پیرهنت

    تو باغبان بقایی و میدمت تا حشر
    به جای گل جگر پاره پاره از چمنت

    روا نبود که هنگام خواندن قرآن
    سرت به نی بود و خون بریزد از دهنت

    تو بر نصیحت مردم گشوده بودی لب
    چرا شکسته شد از سنگ، گوهر سخنت

    نماز،محو وضوی نماز عشق تو بود
    که شد زخون جبین،سرخ باغ یاسمنت

    فدای خون گلوی تو ای خدا را خون
    که خون بهاست خداوندگار ذوالمننت

    شرار ناله «میثم» ز آسمان گذرد
    چو یاد آورد از لاله های نسترنت
    90/4/13
    صفحه قبل صفحه بعد