شعر
در هر دو جهان قبله ی من روی حسین است
یعنی همه جا روی دلم سوی حسین است
با عشق حسین از دو جهان، چون نکنم دل
ملک دو جهان قیمت یک موی حسین است
فردوس برین با همه ی حور و قصورش
مشتاق حریم وحرم کوی حسین است
در سجده دلم حاجت محراب ندارد
محراب نمازم، خم ابروی حسین است
خضر آنچه به صد سیر و سفر در طلبش بود
آبی است که سر چشمه ی او جوی حسین است
اَجرام فلک، جلوه ای از خویش ندارد
روشنگری مهر و مه از روی حسین است
طوبی به چنان جلوه گری، روز قیامت
نظّاره گر قامت دلجوی حسین است
در معرکه چون دید فلک صورت او گفت
نیروی علی در ید و بازوی حسین است
نظمی تبریزی
1390/6/7
صفحه قبل
صفحه بعد