Back Home

اشعار محمل

شعر امام حسین علیه السلام

  • شعر

  • دوباره مرغ روحم هوای کربلا کرد
    دل شکسته ام را اسیر و مبتلا کرد

    زسر گذشته اشک به لب رسیده جانم
    که هر چه کرد با من فراق کربلا کرد

    شود تمام هستی فدای آن دو دستی
    که غرق بوسه با اشک علی مرتضی کرد

    نگشت آنی آن دست جدا ز دامن دوست
    اگر چه تیغ دشمن زپیکرش جدا کرد

    جز از برای داور دوتا نگشت اکبر
    چه شد که خصم کافر جبین او دو تا شد

    سزد همه جوانان حنا زخون ببندند
    که جا به حجله خون یتیم مجتبی کرد

    فدای آن جوانی که درنماز ایثار
    زخون وضو گرفت و به اکبر اقتدا کرد

    فدای شیرخواری که وقت جان نثاری
    دو چشم خود ببست و دو لب به خنده وا کرد

    فدای آن شهیدی که زیر تیغ قاتل
    سرش بریده گشت و به شیعیان دعا کرد

    فدای جسم پاکی که قطعه قطعه گردید
    زقطره قطره خونش حسین را صدا کرد

    فدای آن شهیدی که در کنار سنگر
    به گریه یا حسین گفت به خنده جان فدا کرد

    برات کربلا را کسی گرفت میثم
    که رو برای ایثار به سوی جبهه ها کرد


    نخل میثم 2، ص 277
    1390/12/22
    صفحه قبل صفحه بعد