شه سوی میدان، بی اَمان می رفت
نُوگلان تشنه، باغبان می رفت
یا اَبَ المظلوم «تکرار»
***
دختری آمد، راه میدان بست
آیه ای راهِ، روح قرآن بست
یا اَبَ المظلوم «تکرار»
***
من گلی هستم، از گلستانت
غنچه را بنشان، روی دامانت
یا اَبَ المظلوم «تکرار»
***
لشگرت از هم، از چه پاشیده؟
هر کسی رفته، بر نگردیده
یا اَبَ المظلوم «تکرار»
***
از وداعی که، در حرم کردی
شد به من ثابت، بر نمی گردی
یا اَبَ المظلوم «تکرار»
***
تو مُجسَّم کن، روی نیلی را
بوسه یی بِنشان، جای سیلی را
یا اَبَ المظلوم «تکرار»
1389/6/18
صفحه قبل
صفحه بعد