خواهر نداشتی که به جای تو جان دهد
یا گرد و خاک پیرهنت را تکان دهد
می خواهی آب آب بگویی نمی شود
گیرم که شد ولی چه کسی آبتان دهد؟
چندین کنیز را وسط حجره جمع کرد
می خواست دست و پا زدنت را نشان دهد
تا بام می شود سر سالم تری رسید
با شرط این که این لبه ی در امان دهد
بالا نشسته ای و جهان زیر پای توست
وقتش شده گلوی شهیدت اذان دهد
علی اکبر لطیفیان
1390/8/6
صفحه قبل
صفحه بعد