Back Home

اشعار محمل

اشعار امام کاظم علیه السلام


کیست این مرد که اوصاف پیمبر دارد
از قدم تا به سرش هیبت حیدر دارد

بی عصا آمده و حضرت موسی شده است
ریشه در سلسله ی حضرت جعفر دارد

بی سبب نیست اگر حاجت ما را داده
به لبش زمزمه ی سوره ی کوثر دارد

دلم از سوز غمش در تب و تاب افتاده
دلم از سوز غمش داغ مکرّر دارد
-
چند وقتی است که دنبال اجل می گردد
کنج زندان بلا روضه ی مادر دارد


چند وقتی است تنش سخت به هم ریخته است
اینقَدَر زخم، روی پیکر لاغر دارد
-
از روی تخته ی در، پیکر او بردارید
چند تا خاطره ی سوخته از در دارد

با عبا زود بپیچید به هم پایش را
اینکه اینگونه تنش ریخته دختر دارد

پیکرش از چه چنین بین گذر افتاده
یک نفر نیست تنش را ز زمین بر دارد
-
لا اقل چند کفن بهر تنش آوردند
دست کم روی تن سوخته اش سر دارد

پسرش آمده بالای سرش اما باز
روضه خوانِ دل من روضه ی اکبر دارد

همه جا را تن صد چاک علی می بینم
بس که در پیکر خود زخم ز خنجر دارد

وحید محمدی


1399/12/19
صفحه قبل صفحه بعد