Back Home

اشعار محمل

اشعار حضرت معصومه




دل رضا بی تاب خواهرهِ، خواهری که عشق برادرهِ
قبله ی دنیاست خاک قدماش، که هستی موسی بن جعفرهِ

دلبند و دلدارو، همه کس و کار، نورچشم سلطانه
شفیعه ی محشر، تجلی کوثر، ملیکه ی ایرانه

دست من به دامنت، تو رو جونِ مادرت، حاجتم رو تو روا کن
اشفعیلی فاطمه، من و روز واهمه، روز محشر تو سوا کن

ای خانم،3 حضرت معصومه
--
کریمه ی اولاد حیدری، فاطمه ی موسی بن جعفری
تو حرمت بوی رضا میاد، تو راحتِ روح برادری

بانی خیراتی، عمه ی ساداتی، دو عالمه حیرونت
با تو دلا آروم، تا ابد ای خانم، ایرانیا مدیونت

زائر تو اولیا، علمای دین ما، نمک سفرت رو خوردن
بانوی والا مقام، داره خیلی احترام، جایی که اسمت رو بردن

ای خانم، حضرت معصومه
--
مرکب تو تو قم گل بارونه، می ریزه هی اشکات دونه دونه
دلیل اشکات اینکه تو هم، دلت برای زینب غرق خونه

تو کوچه های شام، قافله و دشنام، زنب داره می میره
یه عده نا مرد و، خرابه سرد و، چقدر براش دلگیره

توی شام پر بلا، سر تو تشت طلا، غل و زنجیر و اسرات
غم غربت گریه ها، چه بلنده ناله ها، حرومی ها و جسارت

واویلا واویلا یا ابا عبدالله



1397/9/26

صفحه قبل صفحه بعد