شبی که دیده خود پر ستاره میکردم
برای غربت دل فکر چاره میکردم
به دانه های چو تسبیح اشک در دستم
برای آمدنت استخاره میکردم
اگر نشد که دوباره به پای تو افتم
سلام بر تو ز دارالاماره میکردم
من از محله آهنگران بیاحساس
گذر نمودم و دل پر شراره میکردم
یکی سفارش تیر سه شعبه ای میداد
وان یکاد نذر شیرخواره میکردم
غریبتر ز دلم روزگار چون میخواست
به کودکان غریبم اشاره میکردم
علی ناظمی
1390/8/16
صفحه قبل
صفحه بعد