حرم تو کعبه ی دل، کرمت همه خدایی
کنی از کرامت خود به خدا خدا نمایی
در باز توست افزون من بی نوای محزون
ز کدام در درآیم به بهانه ی گدایی
کرم تو می دهد رو به گدای تو وگرنه
ندهند پادشاهان به فقیر آشنایی
من اگر گناه کارم تو رئوف و مهربانی
کرمت نمی گذارد که کنی ز من جدایی
تویی آن که هر که آید به زیارت تو یک بار
تو سه بار از عنایت به زیارتش بیایی
به خدا گناه کارم دگر آبرو ندارم
چه شود دهی ز نارم به محبتت رهایی
بکشم هماره نازت مگرم دهی اجازت
که به یک زیارت تو سر و جان کنم فدایی
همه را تو دست گیری همه را تو می پذیری
چه امیر شهر باشد چه فقیر روستایی
به حریم توست بارم به حرم چه کار دارم
کند از هزار کعبه حرم تو دلربایی
کرمت به کل عالم حرمت پناه "میثم"
به شما از او توسل ز شما گره گشایی
غلامرضا سازگار
1392/10/11
صفحه قبل
صفحه بعد