Back Home

اشعار محمل

اشعار امام رضا علیه السلام


بر آه آهِ من جگر سخت خاره سوخت
بر وای وای من دل سنگ ستاره سوخت

همچمون کبوتران ز عطش بال می زنم
لب تشنه ام،دلم،جگر پاره پاره سوخت

آتش گرفته ام،نفسم بند آمده
پا می کشم ز غم، چه کنم؟ راه چاره سوخت

می سوزم و هوای دلم دشت کربلاست
آنجا که از غمی دل صدها شراره سوخت

ای زهر داغ حرمله را تازه کرده ای
سوگند بر رباب که با گاهواره سوخت

یک تیر آمد و سه هدف را نشانه کرد
سر بسته گفته ام نفس شیر خواره سوخت


حسن لطفی


1392/10/11
صفحه قبل صفحه بعد