زود می پیچد به هر سو بوی موی سوخته
بر مشامم میرسد هر لحظه بوی سوخته
ردی از سیلی نمی ماند به روی آفتاب
محو میگردد کبودیهای روی سوخته
آبله سر وا کند میسوزد از هر قطره آب
کار آتش میکند آب وضوی سوخته
سعی بیجا میکند وضع گره را کورتر
دست شانه میکند از ریشه موی سوخته
جامه ی آتش گرفته سخت می چسبد به تن
دردسر ساز است دفن و شستشوی سوخته
سوخت لبهایت شبیه موی و رویت نیمه شب
تا گرفتی بوسه ای از آن گلوی سوخته
محمد رسولی
1391/8/27
صفحه قبل
صفحه بعد