Back Home

اشعار محمل

اشعار حضرت رقیه (س)


تا کی زتن درد فراقم جان بگیرد
امشب دعا کن عمر من پایان بگیرد

با من بگو کی دیده یک طفل سه ساله
رأس پدر را بر روی دامان بگیرد

با من بگو کی دیده یک مرغ بهشتی
چون جغد جا در گوشه ی ویران بگیرد

با من بگو کی دیده طفلی در خرابه
اشک پدر را با لب عطشان بگیرد

با من بگو کی دیده اشک میزبانی
خاکستر و خون از رخ مهمان بگیرد

با من بگو ای جان بابا، با چه جرمی
دشمن هزاران بار از من جان بگیرد

با من بگو کی دیده با رسم تصدق
ریحانه ی زهرا ز مردم نان بگیرد

دست ار نداری با دوچشم خود دعا کن
زخم دل من از اجل درمان بگیرد

میثم! سزد در ماتمم آنسان بگریی
کز سیل اشکت چرخ را طوفان بگیرد

غلام رضا سازگار


1387/10/10
صفحه قبل صفحه بعد