دوای دردای منی بابا – بابا حسین
من الذی ایتمنی بابا – بابا حسین
چرا رنگ لبت چون ارغوان است
گمانم جای چوب خیزران است
مرحم زخمای منی بابا- بابا حسین
من الذی ایتمنی بابا – بابا حسین
اون روزا که خونم مدینه بود
دل نا محرمی تو ما ها نبود
عمه میگفت که میدونی دخترم
که چرا خیلی تو رو دوست دارم
تو که نوری و تو چشم همه ای
شبیه مادر ما فاطمه ای
میون دستای منی بابا – بابا حسین
1387/8/27
صفحه قبل
صفحه بعد