Back Home

اشعار محمل

اشعار امام صادق علیه السلام


آسوده شده ام خصم ستم کار مرا کشت
یک بار مگوئید که صد بار مرا کشت

گه روز مرا برد پیاده سوی مقتل
گه تیغ کشید و به شب تار مرا کشت

بردند به مقتل به برم آل علی را
داغ غم صد لاله ی بی خار مرا کشت

هر روز به یک شعله زد آتش جگرم را
هر لحظه به یک محنت و آزار مرا کشت

من نجل علی بودم و دشمن به همین جرم
با دشمنی حیدر کرار مرا کشت

آن روز که زد خصم به کاشانه ام آتش
فریاد میان در و دیوار مرا کشت

آن شب که عدو از ره کین دست مرا بست
زنجیر و تن عابد بیمار مرا کشت

(میثم) ز سرشک غم و خون جگر خود
بنویس که منصور جفا کار مرا کشت

غلامرضا سازگار


1393/5/30
صفحه قبل صفحه بعد